الف‌ــ جلب حمایت ایران برای مقابله با نفوذ قدرتهای بیگانه در منطقه

ب‌ــ نزدیکی به ایران برای نفوذ در خاورمیانه، خلیج‌فارس و کشورهای اسلامی:

ج‌ــ گسترش روابط با جمهوری اسلامی ایران به منظور گرفتن امتیاز از غرب

د‌ــ همکاری با ایران برای جلوگیری از تشدید افراط ‌گرایی قومی و نژادی و بی‌ثباتی در منطقه

هـ ‌ــ جلب حمایت ایران برای مخالفت با توسعه ناتو به شرق

منافع ایران در گسترش همکاریها با روسیه:

الف‌ــ نگاه به روسیه به‌عنوان تامین‌کننده تسلیحات و تکنولوژی جدید

ب‌ــ همکاری با روسیه برای جلوگیری از سلطه شرکتهای خارجی و فراملیتی بر منابع انرژی منطقه

ج‌ــ جلب حمایت روسیه در مقابله با نفوذ کشورهای مخالف جمهوری اسلامی ایران در منطقه خزر

د‌ــ همکاری با روسیه به منظور مقابله با فشارهای امریکا و کشورهای غربی

رویه روس‌ها در چند سال فعالیت هسته‌ای ایران نشان داده است که کشور روسیه تا قبل از ۱۱ سپتامبر در راستای تقابل دیرینه با غرب و نگرانی از گسترش ناتو به شرق، در پی همکاری با کشورهای ضدامپریالیستی مانند ایران و ونزوئلا بود، اما با وقوع حملات ۱۱ سپتامبر، پوتین در یک چرخش ماهرانه مواضع خود را به غرب نزدیک کرد. شاید بهتر این باشد که بگوییم کدام متغیرها تعیین‌کننده روابط ایران و روسیه هستند. از این منظر ما می‌توانیم به چند متغیر اصلی اشاره کنیم. نخستین متغیر تعیین‌کننده در روابط ایران و روسیه در دوره پس از فروپاشی شوروی، نیاز غیرمستقیم اما ضروری دو طرف به یکدیگر در این دوره بوده است. اینکه می‌گویم غیرمستقیم به این دلیل است که هم ایران و هم روسیه یکدیگر را به‌دلیل یک عامل سوم مورد توجه قرار می‌دادند. برای روسیه، ایران عرصه‌ای بود که در آن می‌توانست همانند یک قدرت بزرگ جهانی با ایالات متحده آمریکا سخن بگوید و برای ایران نیز همکاری با روسیه به معنای فرصت عمل و قدرت مانور بیشتر در سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی بود. متغیر دیگر در روابط ایران و روسیه مسائل مشترک منطقه‌ای است که هر دو کشور ترجیح می‌دهند با رویکردی همکاری‌جویانه آن را دنبال کنند. بدون تردید منافع مشترک دو کشور در سطح منطقه‌ای بیشتر از طریق همکاری قابل دستیابی است تا از طریق رقابت. در کنار این دو متغیر، منافع مشترک دو کشور در گسترش روابط اقتصادی و تکنولوژیک دوجانبه نیز یکی دیگر از عواملی بوده که در سال‌های اخیر موجب تقویت روابط ایران و روسیه شده است.

 

روابط دو جانبه روسیه و اسرائیل

از زمانی که اتحاد جماهیر شوروی بر اساس دکترین “تفکر جدید” گورباچف در سیاست خارجی  نگرش خود را به سوی اسرائیل و مسئله مهاجرت یهودیان تخفیف داد و سرانجام در افتتاحیه کنفرانس صلح مادرید در پاییز ۱۹۹۱روابط دیپلماتیک با اسرائیل از سر گرفته شد ، روابط روسیه و اسرائیل دچار مسائل پیچیده ای شده است. از سویی با رفع موانع مهاجرت یهودیان روسیه به اسرائیل ،این مهاجرت تا جایی منجر به تقویت اسرائیل شد، که از سرزمین های اشغالی به عنوان سرزمینی با بزرگترین جمعیت روسی زبان خارج از کشور (یعنی خارج از روسیه) یاد می شود. از سوی دیگر در برابر این مجموعه میراث تاریخی و فرهنگی که دولت روسیه برای حفظ آن تمایل دارد، از ضد یهودی گری در روسیه نیز که دارای سابقه طولانی است ، کاسته نشده است، در حالیکه در سرزمینهای اشغالی نیز روس ها از محبوبیت چندانی برخوردار نیستند. اما مهمترین مساله این است که روند رو به رشد روابط روسیه و اسرائیل در حالی است که مسکو و تل اویو در طول جنگ سرد در بلوک مختلف قرار داشتند. اتحاد جماهیر شوروی علاوه بر سرکوب یهودیان در داخل و حمایت گسترده مخفیانه به سازمان آزادی بخش فلسطین به آموزش و تجهیز ارتش های سوریه و مصر در جنگ با اسرائیل می پرداخت و اسرائیل در خدمت اهداف بلوک غرب در تنگ کردن عرصه اتحاد جماهیر شوری در مرزهای نزدیک بود. اما اینک هر چند هنوز با وجود ملاحظات منطقه ای و بین المللی مسکو و تل اویو مسائل حل نشده ای وجود دارد که همچنان بر پیچیده بودن این رابطه صحه می گذارد، ولی روسیه و اسرائیل همدیگر را به عنوان دوست می بینند که روابطشان بر اساس تلاش های متقارن دو طرف می باشد. بطوریکه طبق آمار ارائه شده سطح روابط تجاری دو طرف از حدود ١٢ میلیون دلار در سال ١٩٩١ به حدود ٢.٨ میلیارد دلار در سال ٢٠٠٨ رسید.

متغیرهای دخیل و موثر در روابط دوجانبه مسکوتل آویو

اگر به گذشته روابط دوجانبه اسرائیل و روسیه بپردازیم، در برهه پیش از فروپاشی شوروی یکی از مهمترین دشواری ها در روابط  آن بود که شوروی به عنوان ابرقدرت شرق تلاش داشت تا بلوکی از کشورها را در چارچوب ایدئولوژی سوسیالیستی گردهم آورد. اما اسرائیل از نظر ژئوپلتیکی جز اردوگاه غرب بود و امریکا هم متحد استراتژیک اسرائیل بود. لذا در دوره جنگ سرد روابط گرمی بین دو طرف برقرار نبود. یکی دیگر از مهمترین نقاط اختلاف دو طرف مسکو و تل آویو بحث عدم اجازه شوروی به مهاجرت یهودیان این کشور به سمت اسرائیل بود. حتی دراین مورد کنگره امریکا لایحه ای برای مجازات شوروی تصویب کرد تا به شوروی فشار آورد و مسکو اجازه مهاجرت یهودیان را به اسرائیل صادرکند.

در دوره بعد از جنگ سرد و فروپاشی شوروی مسائل تا حدی زیادی متفاوت شد. روسیه داعیه ایدئولوژیکی نداشت و جهان تک قطبی شد.( هر چند که اکنون این تک قطبی در حال گذار به جهانی چند قطبی است). در این دوران روسیه تلاش کرد تا روابط خود را با رژیم صهونیستی گسترش دهد و ما هم شاهد بروز موج گسترده مهاجرت یهودیان روسیه و شوروی سابق به اسرائیل بودیم.یعنی موضوع مهاجرت یهودیان به اسرائیل تا حد زیادی حل شد. از سوی دیگر هم باید توجه کرد که اسرائیلی ها هیچ گاه مایل نبوده اند که روسیه نقش چندان مهمی را در خاورمیانه برعهده گیرد. چرا که اساسا روسیه متحد استراتژیک و طبیعی بسیاری از دشمنان اسرائیل بویژه سوریه بوده است. حتی اکنون روسیه به عنوان متحد سوریه با کمک ها های خود تلاش دارد که مانع از  فروپاشی سوریه گردد. ما هم همواره شاهد مواضع متفاوت روسیه و اسرائیل در قبال این مسائل (بویژه در پرونده هسته ای ایران) هستیم و این اختلاف کاملا عیان و آشکار است. یعنی با وجود اصرار اسرائیلی ها در مورد موضع گیری خصمانه روس ها، روسیه با تحریم های یکجانبه بر ضد ایران مخالفت می ورزد و در مقطع کنونی به عنوان سدی در برابر جلوگیری از تشدید فشار بر ضد ایران عمل میکند. در حالی که اسرائیلی ها به دنبال تشدید اقدامات بر ضد ایران و انجام اقدامات نظامی بر ضد ایران هستند.

جدا از این در روند صلح اعراب و اسرائیل روسیه به عنوان یکی از اعضای کمیته چهار جانبه (که در واقع عهده دار روند صلح در منطقه خاورمیانه است) با اقدامات و مواضع اسرائیلی ها در مورد صلح به شدت مخالفت کرده است و ما حتی شاهد ملاقات مقامات روسی با مقامات سوریه، تشکیلات خود گردان و حماس در این حوزه بوده ایم. این امر از دیدگاه اسرائیل چندان مثبت نیست. به طور کلی به نظر میرسد که منافع روسیه و اسرائیل در منطقه خاورمیانه در یک راستا قرار ندارد. یعنی هر چند ما شاهد آن بوده ایم که پوتین رئیس جمهور روسیه سفری را به اسرائیل داشته است، ولی این سفر بیشتر از آنکه سفری دال بر افزایش همکاری ها بوده باشد سفری دال بر تشریح مواضع و انجام برخی از توصیه ها به اسرائیل بوده است.

واکنش مسکو به تمایلات تلآویو
پس از سفر شیمون پرز به روسیه در آگوست سال گذشته، نخستین بار یدیعوت آحارنوت افشا کرد که بنیامین نتانیاهو به‌طور پنهانی به روسیه سفر کرده است تا درباره فروش سلاح‌های جدید روسی به ایران با مقامات مسکو مذاکره کند. این در حالی بود که سخنگوی ولادیمیر پوتین در گفت‌وگو با خبرگزاری رسمی روسیه گفته بود هیچ اطلاعاتی از ملاقات نخست‌وزیر روسیه و همتای اسرائیلی وی ندارد. در واقع وی خبر سفر نتانیاهو به روسیه را نه تائید و نه تکذیب کرده بود. به‌نظر می‌رسد اسرائیل امیدوار است که تل‌آویو بتواند مسکو را برای تجدید نظر در فروش سیستم‌های موشکی به ایران قانع کند، به‌ویژه اینکه روسیه در این مدت نه تنها از واگذاری سامانه اس- ۳۰۰ به ایران خودداری کرده بلکه از تکمیل نیروگاه بوشهر نیز سرباز زده است. این در حالی است که قرارداد عرضه سیستم‌های اس- ۳۰۰ به ایران در ماه دسامبر ۲۰۰۵ امضا شده و قرار بر آن بود که تا سال ٢٠٠٨ تحویل ایران شود و داستان تاخیر در راه‌اندازی نیروگاه بوشهر نیز ۵ بار پیش از این تکرار شده و به موضوعی تبدیل شده که به‌طور جدی تعهدات روسیه را در قبال جمهوری اسلامی ایران زیر سؤال برده است.
برخی کارشناسان روسی این رفتار روسیه را به عنوان یک شگرد برای جلوگیری از اصطکاک بیشتر در موضوع هسته‌ای ایران و در نتیجه توسل رژیم‌صهیونیستی به گزینه نظامی توجیه می‌کنند.
اما به عقیده برخی ناظران بین‌المللی حتی ریشه تحولاتی که در روابط روسیه و آمریکا روی داده، به حساسیت اسرائیل به مسئله هسته‌ای ایران و روابط روسیه و ایران بازمی‌گردد. در‌واقع از آنجا که مقامات لابی صهیونیستی در کنگره اخیر خود در آمریکا به صراحت اعلام کرده‌اند که مسئله اصلی در روابط آمریکا- اسرائیل باید برنامه هسته‌ای ایران باشد و نه اوضاع پیرامون فلسطینیان، آمریکا امیدوار است با تحولات روی داده در روابط مسکو و واشنگتن، ائتلاف شرق را درباره مسئله هسته‌ای ایران شکسته و در نهایت مسئله را به شیوه دلخواه اسرائیل به اتمام برساند.
هر چند مسکو در این میان نیز به بازی دوگانه خود ادامه می‌دهد، از سویی به تحولات جدید در روابط این کشور با اسرائیل و آمریکا روی گشاده نشان داده و از سوی دیگر در مقاطع مختلف تلاش می‌کند همچنان کارت ایران را برای خود حفظ کند. به‌عنوان مثال، تعویق قرارداد فروش سیستم‌های ضد‌هوایی به ایران به اهرم روسیه در رابطه با اسرائیل تبدیل شده است. چنانچه در چند ماه اخیر روسیه علاوه بر خرید ١۵ هواپیمای جاسوسی بدون سرنشین از رژیم صهیونیستی، توانسته است امتیاز مونتاژ برخی تولیدات نظامی این رژیم را در خاک خود نیز دریافت کند، درحالی‌که امکان چنین معاملاتی بین روسیه و کشورهای غربی وجود ندارد. همراهی مسکو با واشنگتن در قطعنامه علیه ایران و همینطور تکمیل نیروگاه بوشهر نیز به‌عنوان کارت‌های بازی روسیه در برابر آمریکا به کار گرفته می‌شود.